«رضی آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ وقت دیده نمی شدند

مریم پیروزه: سال گذشته حراج تهران با سه رویکرد در سه حوزه «هنر مدرن و معاصر ایران» «هنر معاصر ایران» و «آثار مدرن کلاسیک و هنرهای سنتی ایران» برگزار شد و آثار هنری چکش خورده و به فروش رسیدند. 

«رضی‌ آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ‌وقت دیده نمی‌شدند

در تمام سال های برگزاری حراج در ایران همیشه حواشی متعددی وجود داشته است عده ای مخالف و عده ای از موافقان سرسخت آن بوده اند مخالفان با ادعاهایی همچون رانت پولشویی و… به حراج حمله می کنند و موافقان با تشریح منافع آن خواستار استمرار و ادامه حیات آن هستند. حراج تهران از سال ۹۱ تاکنون ۲۲ دوره برگزار شده است و مخالف و موافق کماکان بر سر مواضع خود هستند. 

حراج فرصتی برای شفافیت

برای تشریح شرایط حراج و پرسش ها موجود به سراغ «رضی آقامیری» یکی از متخصصان حوزه تجسمی و از چهره های برجسته فرش ایران رفتیم او درباره ی حراج تهران و نحوه برگزاری آن می گوید: معمولاً شیوه ی برگزاری حراج در ایران همانند حراج هایی است که در دیگر کشورهای جهان انجام می شود و الگو اصلی همان حراج کریستیز و ساتیبز و همانند اینها است. کاری که انجام می دهند تخصصی است درواقع مشاوران ویژه ای مشغول به کار هستند که به بررسی آثار هر رشته هنری می پردازند و با ارزیابی آن آثار و تطبیق دادن آنها با معیارهای قیمت گذاری زمان محدوده ای برای ارزش هر اثر تعیین می کنند. اما درواقع قیمت را خریداران در جریان رقابتی که در حراج به وقوع می پیوندد مشخص می کنند نه حراج و فروشندگان آثار.

میری درباره ی فروش آثار در حراج ها می افزاید: اگر دقت کنید پاره ای از آثاری که به حراج می روند به فروش نمی رسند و مورد قبول متقاضیان قرار نمی گیرند برای مثال در همین حراج آخر تعدادی از آثار به فروش نرفته است شاید به لحاظ قیمتی که کارشناسان حراج گذاشته اند یا معیارهای دیگری از نظر خریداران این اتفاق افتاده است. البته باز هم بستگی به خریدار دارد که به چه میزان مایل است که برای خرید یک اثر هنری هزینه پرداخت کند. به عبارت دیگر معامله نشدن شماری از آثار دلیلی جز عرضه و تقاضا چه به خاطر قیمت چه سلیقه ی مشتریان ندارد.

رضی آقا میری

 او در تشریح شرایط خرید با اشاره به اینکه قبل از هر بار حراج کاتالوگ آثار ارائه چاپ می شود؛ می گوید: در مرحله بعد آثار یک هفته به نمایش در می آیند و این امکان را به متقاضیان می دهد در وقت کافی به تماشای آثار بنشینند به دقت مطالعه کنند سپس تصمیم بگیرند با درنظرگرفتن بودجه ای که برای خود تعیین کرده اند کدام یک از آثار را بخرند یا اصلاً چیزی نخرند منظور از خاطرنشان کردن این نکته این است که حراج در شرایط آزاد انجام می شود کسی در این عرصه مجبور به خرید نمی شود و کسی دیگری را وادار به خرید نمی کند.

این متخصص فرش در پاسخ به این پرسش که آیا حراج تهران باعث انزوای هنرمندان ایرانی شده یا نه تاکید می کند: به گمان من برگزاری حراج در ایران برای هنرمندان ایرانی امری مثبت است به این دلیل که هنرمندان ایرانی برای شرکت در حراج های خارجی محدودیت هایی دارند و برای ارسال آثار خود به این حراج ها مسیر دشوار و بسیار پرهزینه ای را طی می کنند و اگر حراج تهران نبود شاید هیچ وقت فرصت دیده شدن و فروش آثار خود را پیدا نمی کردند؛ بنابراین حراج در حمایت از هنرمندانی که توان رفتن به خارج از کشور را ندارند بسیار مؤثر بوده است. افزون بر این هر هنرمندی که می تواند آثارش را به حراج های خارجی برساند آزاد است و کسی مانع او نیست.

رضی آقامیری با اشاره به اینکه بازار سیاهی وجود ندارد بیان کرد: چیزی که به اسم حراج اتفاق می افتد به شفافیت بیشتر بازار کمک می کند. ممکن است به دوراز چشم عموم آثاری فروخته شود که کسی از آن مطلع نشود اما شکل گیری حراج ها شفافیت را بر بازار هنر حاکم کرده است و چیزی که در این معاملات ردوبدل شده به دوراز پنهان کاری انجام شده است؛ به بیان دیگر حراج مکان و فرصتی برای شفافیت است.

حراج با سابقه دو هزار و ۵۰۰ ساله

حراج های هنری سابقه ای بیش از ۲۵۰۰ سال دارند و اولین خانه حراجی که در اروپا شروع به فعالیت کرد حراج خانه ی استکهلم در سوئد بود که از قدیمی ترین حراج خانه ی جهان شناخته می شود.در قرن هجدهم با صنعتی شدن جهان حراج ها نیز به روشی تخصصی تر در اروپا و آمریکا سر بر آوردند و تأسیس حراج خانه های کریستیز و ساتبیز سنگ بنایی برای سیستماتیک شدن این روش از معامله شد.

حراج در ایران از «هل من یزید» تا چکشی که بر میز خورد

در ایران با اینکه تاریخ دقیقی از شکل گیری اولین حراج ها وجود ندارد؛ اما شواهدی از رقابت در افزایش قیمت برای تصاحب یک کالا در متون کهن و قدیمی به چشم می آید که برای اشاره به این بازار از اصطلاح «هل من یزید» (به معنای آیا کسی است بر قیمت بیفزاید) استفاده شده و به طور دقیق تر محمد غزالی در کتاب «کیمیای سعادت» به مزایده به عنوان معاملات مسلمانی اشاره کرده است.

«رضی آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ وقت دیده نمی شدند
اثری از رضا عباسی

دوره جدید حراج در ایران به دوره ی پهلوی برمی گردد که بستر اولین حراج های هنری در ایران فراهم می شود تا قبل از دهه ۴۰ هنرمندان معمولاً نگاهی مقدس به آثار هنری داشتند و فروش آن را بی ارزشی به آثار خود می دانستند به همین خاطر علاقه ای به فروش آنان نشان نمی دادند؛ اما در دهه ۴۰ و ۵۰ نظر مردم رو به تغییر گذاشت و باعث شکل گیری جریان تازه ای شد با اینکه حراج خانه ای در این دوران ساخته نشد؛ اما جشنواره هایی همچون هنر شیراز مکانی بود برای برپایی گالری و نمایشگاه هایی که آثار هنری در آن به فروش می رسید علاوه بر این رویدادهای هنری وجود اخباری از راه اندازی حراج های هنری در دهه ۵۰ گواهی بر وجود اولین نشانه های این روش از معامله در ایران می دهد.

استقرار و تثبت حراج با آثار مشیری و تناولی

اولین حضور ایران در حراج های هنری بر می گردد به ۳ خرداد سال ۱۳۸۵ با فروش اثری از فرهاد مشیری در حراج کریستیز در شعبه دبی و بعد از آن پای هنرمندان دیگری همچون پرویز تناولی سهراب سپهری علی بنی صدر و بهمن محصص به این حراج باز شد که فروش قابل توجهی داشتند برای مثال مجسمه برنزی «هیچ» از پرویز تناولی به قیمت ۱۳۳ هزار پوند نقاشی سهراب سپهری (از مجموعه ۳ درخت) به قیمت ۲۱۲ هزار پوند تابلوی «مینوتور» اثر بهمن محصص به ارزش ۵۴۹ هزار پوند و اثر علی بنی صدر با عنوان «تعقیب» ۵۵۷ هزار پوند فروخته شد.

آغاز رسمی حراج به سال ۱۳۹۰ برمی گردد که توسط خیریه بهنام دهش پور و همکاری گالری شیرین برگزار شد. فروش خوب این حراج راه را برای دیگر حراج های هنری در بازار تهران باز کرد.

پس اینکه یک سال از اولین حراج رسمی در تهران گذشت این بار حراج تهران در ۲۹ خرداد ۹۱ به دست دکتر علیرضا سمیع آذر برپا شد که شباهت های زیادی با حراجی های معروف جهان از جمله کریستیز دارد که درباره شباهت میان آنها «سجاد باغبان» کارشناس هنرهای معاصر اظهار دارد: حراج تهران چون مدیر آن جز مشاورین بخش خاورمیانه کریستیز بوده باعث شده که ۸۰ درصد شبیه به حراج کریستیز باشد و از آن الگوبرداری کند.

حراج تهران در سال های آتی به صورت نهادی مستقل و خصوصی به بازار اصلی فروش آثار هنرهای تجسمی مانند نقاشی مجسمه نقاشی خط و عکاسی در آمد؛ اما در این سال ها حراج های دیگری روی کار آمد که هر کدام حداکثر پس از چند دوره از بین رفتند.

«رضی آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ وقت دیده نمی شدند

خیریه ی «رعد» یکی از نخستین حراج هایی بود که با همکاری چند گالری در سال ۱۳۹۲ شروع به فروش آثار هنری کرد و پس از چند دوره به کار خود پایان داد. در سال ۱۳۹۳ «حراج ملی» با تمرکز بر آثار هنری سنتی فرش و صنایع دستی آغاز به کار کرد. این حراج زمان بندی مشخصی برای برگزاری هر دوره خود نداشت و سرانجام پس از هفت دوره فعالیت در تیر ۱۴۰۱ آخرین دوره را برگزار کرد و به کار خود خاتمه داد.

در سال ۱۳۹۵ گالری «ترانه باران» حراجی خصوصی خود را با تمرکز بر آثار خوش نویسی و نقاشی خط آغاز کرد اما پس از چند دوره فعالیت آن هم متوقف شد.

سهراب سپهری اعتبار حراج تهران است

همان طور که گفته شد حراج تهران رسمی ترین و اصلی ترین حراجی است که از زمان شروع کار خود تا آخرین دوره یعنی بهمن ۱۴۰۳ علاوه بر اینکه بستری برای معرفی هنرمندان معاصر بوده است؛ بلکه باعث ارتباط دوباره مردم با هنر تجسمی شد و همچنین بر اقتصاد هنری نیز تأثیر گذارد.

امروزه آثار هنری بر اساس معیارهای مختلفی قیمت گذاری می شوند که بنا بر گفته سجاد باغبان قیمت آثار هنری در تمام دنیا توسط بازار تعیین می شود که این قیمت تعیین شده به وسیله بازار از یک مکانیزم پیروی می کند که حال باتوجه به برند آن هنرمند عرضه و تقاضا میزان کار و اسپانسرهایی که دارند دارای ارزش می شوند.

یکی دیگر از مؤلفه های مهمی که در جریان خریدوفروش هر کالا نقش دارد افزایش تورم رشد قیمت دلار است. ازآنجاکه در ایران نوسانات قیمت دلار زیاد است قیمت آثار در هر دوره حتی به فاصله چند ماه بسیار بالا و پایین می شود برای مثال جدول زیر قیمت فروش کل ۶ دوره از حراج را باتوجه به تورم و نرخ دلار و دیگر معیارها که بیان شد نشان می دهد.

«رضی آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ وقت دیده نمی شدند

وجود آثار برجسته از هنرمندانی همچون سهراب سپهری فرشچیان آیدین آغداشلو و آثار به جامانده از دوره صفوی که به دست رضا عباسی و محمد قاسم و… خلق شده باعث تفاوت فاحشی در فروش کل بعضی از دوره ها نسبت به دوره های دیگر می شود که در بیان دلیل قیمت بالای آثار بعضی از هنرمندان از جمله سهراب سپهری کارشناس هنرهای معاصر معتقد است: ایشان یکی از بهترین هنرمندان معاصر ایران است که بی شک شهرت اعتبار نام و آثارش دست به دست هم دادند چه در زمانی که او در قید حیات بود آثارش خواهان زیادی داشت و فقط ثروتمندترین آدم ها می توانستند آثارش را خریداری کنند و چه الان که متأسفانه در میان ما نیستند هم این روند ادامه دارد از آن جایی که زیاد در این دنیا عمر نکردند آثار باقی مانده از او بسیار محدود است و همین موضوع توجه مهم ترین موزه ها و کلکسیونرهایی که علاقه مند به جمع آوری آثار خاورمیانه هستند را به خود جلب می کند. درواقع داشتن آثاری از سهراب در مجموعه ی آنها باعث افتخارشان است و طبیعی است که اگر کسی این اثر را دارد به قیمت ارزان نفروشد. به عقیده من منصفانه ترین نوع فروش برای آثار هنرمندان محبوبی از جمله سهراب سپهری حراج است؛ چون فضای مزایده ای بر آن غالب است و هر کس که بیشتر خواهان باشد و ارزش آن اثر را درک کند پول بیشتری هم برایش می دهد.

برای درک بهتر این تأثیر حراج باید به اکوسیستم کلی هنر توجه کرد

از زمان ارسطو و افلاطون تا به امروز عده ای بر این باور بودند که قیمت گذاشتن روی آثار هنری عمل اشتباهی است و این کار اثر هنری را از ارزش واقعی خود دور می کند. اما عده ای هم خلاف این را عقیده داشتند مخصوصاً در قرن بیستم که موضوع معیشت آدم ها قوت گرفت و این فکر که یک نقاش یا یک مجسمه ساز و… هم باید محیطی برای کسب درآمد داشته باشد در اذهان عموم جای گرفت. تقریباً در ۳ دهه پیش دانش آموختگان رشته هنر در ارشاد کانون پرورش فکری شهرداری و… مشغول به کار بودند؛ ولی امروزه بیش از ۱۰ هزار فارغ التحصیل هنری داریم که در امرارمعاش دچار مشکل شده اند. مسئله معیشت هنرمندان و همین طور حضور کریستیز در دبی نگاه دولت مردان را بیشتر به بعد اقتصادی هنر سوق داد.

ازاین رو حراج تهران پای ثابت فروش آثار هنری شده است و در هر دوره طیف مختلفی از آثار را به نمایش و فروش می گذارد که بازار داغی برای هنرمندان نسل قدیم و جدید فراهم کرده است که سجاد باغبان تأثیر این حراج را این گونه ارزیابی می کند: سه حراج اخیر که در حوزه های مختلف هنرهای معاصر و کلاسیک و سنتی برگزار شده است تأثیر مثبتی بر بازار هنر داشته اند. وی تأکید کرد که برای درک بهتر این تأثیر باید به اکوسیستم کلی هنر توجه کرد چراکه اجزای متعددی مانند گالری ها بی ینال ها آرت فرها و حراج ها در کنار یکدیگر نقش مهمی در شکل دهی به فضای هنری کشور ایفا می کنند.

نگاه غیرعتیقه ای به آثار هنری طبیعی است

اما نقدی که بر حراج ها وارد است نگاه به آثار هنری به مثابه ی کالا است. اما باید این نکته را در نظر گرفت ازآنجایی که حراج روشی است برای خریدوفروش آثار هنری نگاه غیرعتیقه ای به این آثار در این مکان امری طبیعی است هر اثر از نقاشی تا مجسمه و… باتوجه به معیارهایی که برای قیمت گذاری وجود دارد از ارزشی برخوردار می شود. در ادامه برای پاسخ به این نقد باید گفت با اینکه حراج معادل فارسی کلمه action است؛ اما روندی که در این رویداد اتفاق می افتد همان مزایده است؛ یعنی جایی که یک چیز به قیمت بیشتر از حد معمول فروخته می شود.

«رضی آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ وقت دیده نمی شدند
سجاد باغبان

سجاد باغبان درباره نگاه مالی به حراج و تأثیر اقتصاد بر فعالیت هنرمندان و گالری ها گفت: اینکه هر کس چه دلیلی برای تولید دارد در ذهن خودش است و اطلاعی در این باره ندارم؛ ولی حراج یک وضعیت رقابتی است و نوعی از فروش را به نمایش می گذارد؛ مانند مزایده. در این نوع از فروش که حتی گاهی دولت هم از آن استفاده می کند ازآنجایی که هر چیزی که در حراج می آید نایاب و کمیاب است متقاضیان به رقابت می پردازند و در آخر کسی که بیشتر مایل است به آن اثر دست پیدا می کند وقتی کسی به این عرصه رقابتی وارد می شود حتماً قبل از آن بررسی می کند که چقدر این اثر برای آنها ارزش دارد. باتوجه به این روند گالری ها تصمیماتی می گیرند که بستگی به گالری دار دارد و نمی توان گفت؛ چون ممکن است گالری ها صرفاً به دلیل مالی شروع به کار کنند حراجی ها برکنار شوند.

۵۷۵۷

«رضی آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ وقت دیده نمی شدند

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "«رضی آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ وقت دیده نمی شدند" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "«رضی آقامیری»: اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچ وقت دیده نمی شدند"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه