سنگ کیله میش | خواص درمانی، کاربردها و نکات مهم
سنگ کیله میش
سنگ کیله میش یا همان سنگ نوشته کله شین، یه کتیبه خیلی قدیمی و باارزشه که با دو زبان اورارتویی و آشوری نوشته شده و حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد به وجود اومده. این سنگ الان تو موزه ارومیه نگهداری می شه. این سنگ نوشته بی نظیر، نه فقط یه تیکه سنگ حکاکی شده، بلکه یه پنجره رو به دنیای دو تا از قدرتمندترین تمدن های باستانی، یعنی اورارتو و آشور، باز می کنه. انگار یه دستگاه تایم ماشین کوچیکه که ما رو به هزاران سال پیش می بره.

تو این مقاله می خوایم یه سفر هیجان انگیز به دل تاریخ داشته باشیم و ببینیم اصلا سنگ کیله میش چیه، چرا انقدر مهمه، چی توش نوشته شده، چه جوری از دل کوهستان های مرزی به موزه ارومیه رسیده و چه رازهایی رو از دوران پادشاهان قدرتمند اورارتو برامون فاش می کنه. پس اگه به تاریخ و باستان شناسی علاقه دارید یا دوست دارید درباره یکی از مهم ترین گنجینه های باستانی ایران بیشتر بدونید، تا آخرش با ما همراه باشید.
سنگ نوشته کله شین: شناسنامه یه گنجینه باستانی
شاید براتون سوال باشه که چرا این سنگ هم «کیله میش» نامیده می شه و هم «کله شین»؟ هر دو اسم به یه کتیبه باستانی ارزشمند اشاره می کنن که در منطقه ای به همین نام کشف شده. «کله شین» در زبان کردی به معنی «سنگ کبود» یا «سنگ آبی» هست که احتمالا به رنگ یا جنس خاص این سنگ اشاره داره. در قدیم هم بهش «کیله شین» می گفتن که خب با گذشت زمان و تغییر لهجه ها به «کیله میش» هم معروف شده. هر چی که هست، اسم این سنگ با عظمت و شکوهش عجین شده.
از «کیله میش» تا «سنگ کبود»
راستش رو بخواید، این دو تا اسم، یعنی «کیله میش» و «کله شین»، در واقع به یه چیز اشاره دارن و هر دو برای یه سنگ نوشته خیلی قدیمی به کار میرن. اسم «کله شین» بیشتر در متون علمی و باستان شناسی رایجه، در حالی که «کیله میش» ممکنه بین مردم محلی یا در منابع عمومی تر استفاده بشه. خب همون طور که گفتم، «کله شین» از واژه کردی «کێلەشین» میاد که معنیش «سنگ کبود» یا «سنگ آبی» هست. حالا چرا سنگ کبود؟ ممکنه به خاطر رنگ خاص سنگ باشه یا حتی یه معنی عمیق تر و نمادین داشته باشه. مهم اینه که چه با این اسم صداش کنید چه اون اسم، درباره یکی از مهم ترین آثار باستانی ایران حرف می زنیم.
چرا دوزبانگی این سنگ رو خاص کرده؟
فکرشو بکنید، یه سنگی پیدا شده که روی اون دو تا زبان مختلف، یعنی اورارتویی و آشوری (یا همون اکدی)، با خط میخی حک شده! این ویژگی، یعنی دوزبانگی، سنگ کیله میش رو حسابی خاص و منحصربه فرد می کنه. تو اون دوران، اورارتوها و آشوری ها دو تا قدرت بزرگ و رقیب بودن. هر کدوم قلمرو خودشون رو داشتن و زبان خودشون رو. حالا تصور کنید یه سندی پیدا می شه که حرف هر دوشون رو زده! این یعنی چی؟ یعنی این کتیبه مثل یه کلید عمل می کنه که می تونه به ما کمک کنه زبان های این دو تمدن رو بهتر بفهمیم، روابطشون رو تحلیل کنیم و از تاریخ اون دوره اطلاعات خیلی مهمی به دست بیاریم. مثل این می مونه که امروز یه متن پیدا کنید که همزمان به فارسی و انگلیسی نوشته شده باشه؛ چقدر می تونه به فهم و ترجمه کمک کنه، درسته؟
یه سند مهم از حدود ۲۸۰۰ سال پیش
سنگ کیله میش مربوط به حدود ۸۰۰ سال پیش از میلاد مسیح هست. این یعنی زمانی که این سنگ نوشته شده، تمدن های اورارتو و آشور در اوج قدرت خودشون بودن و منطقه خاور نزدیک پر از اتفاقات مهم و نبردهای بزرگ بوده. این کتیبه به ما نشون می ده که تو عصر آهن، چه اتفاقاتی می افتاده، پادشاهان چه فکرایی داشتن و چه مراسم و آیین هایی برپا می کردن. مطالعه این سنگ، مثل نگاه کردن به یه تکه از پازل تاریخیه که بدون اون، خیلی از قسمت های دیگه نامفهوم می مونن. خلاصه که هر چیزی که از این دوره می دونیم، بخشی مدیون همین سنگ باارزشه.
سنگ کیله میش چه شکلیه؟ مشخصات فیزیکی و ظاهریش
وقتی اسم یه کتیبه باستانی میاد، شاید فکر کنید با یه تکه سنگ کوچیک طرفیم، اما سنگ کیله میش یه چیز دیگه است. این سنگ ابعاد قابل توجهی داره و اصلا کوچک نیست. وقتی از نزدیک می بینیدش، عظمت و بزرگی اون شما رو حیرت زده می کنه. با دیدن مشخصات فیزیکی سنگ می فهمیم که چقدر کار سختی بوده که در اون زمان این سنگ رو جابجا کنن و این کتیبه رو روش حکاکی کنن.
ابعاد و وزن حیرت انگیز
این سنگ نوشته یه جثه غول آسا داره! تصور کنید یه سنگ با ارتفاع ۱۶۷ سانتی متر، یعنی تقریبا هم قد یه آدم متوسط، و عرضی در حدود ۴۰ سانتی متر. ضخامتش هم از بالا تا پایین بین ۲۸ تا ۳۰ سانتی متر تغییر می کنه. این کتیبه روی یه پایه مکعبی شکل با اضلاع حدود ۱۱۲ در ۱۱۴ سانتی متر قرار گرفته. حالا همه این ها رو بذارید کنار هم، وزنش چقدر میشه؟ حدود ۱.۶ تن! بله، درست شنیدید، یک تُن و ششصد کیلوگرم. باورکردنی نیست که چطور این حجم سنگ رو تو اون دوران جابجا کردن و تو اون نقطه کوهستانی قرار دادن. این خودش نشون دهنده اهمیت فوق العاده این سنگ برای پادشاهان اورارتو بوده.
سنگی که از جایی دور اومده
جالب ترین نکته درباره مشخصات فیزیکی این سنگ، جنس خاص اونه. باستان شناس ها می گن که این نوع سنگ اصلا تو منطقه کله شین پیدا نمیشه. خب این یعنی چی؟ یعنی احتمالا این سنگ از یه جای دیگه، شاید خیلی دورتر، به این مکان آورده شده. فکرشو بکنید، تو اون دوران، بدون ماشین آلات امروزی، این همه راه یه سنگ ۱.۶ تُنی رو جابجا کردن! این کار نه تنها یه شاهکار مهندسی حساب میشه، بلکه باز هم تاکید می کنه که این کتیبه برای پادشاهان اورارتو چقدر مهم بوده که حاضر شدن همچین دردسرهایی رو به جون بخرن تا پیامشون رو روی همچین سنگی بنویسن و تو این نقطه حساس قرار بدن.
رد پای زمان و زخم جنگ
طبیعیه که یه سنگ نوشته که نزدیک به ۲۸۰۰ سال عمر داره و سال ها زیر آسمون و تو دل کوهستان بوده، آسیب هایی دیده باشه. بخش آشوری این سنگ، متاسفانه در اثر تیراندازی های افراد ناآگاه، حسابی آسیب دیده. زخم گلوله ها رو میشه روش دید! اما خوشبختانه خطوطش هنوز قابل خوندن هستن. از اون طرف، بخش اورارتویی کتیبه هم به خاطر فرسایش طبیعی و گذشت زمان، دچار ساییدگی شده. با این حال، با همه این آسیب ها، هنوز هم میشه جزئیات حکاکی ها رو تشخیص داد و متونش رو با زحمت و تخصص خوند. یه نکته دیگه هم اینکه کتیبه به صورت یکپارچه حکاکی شده و نوشته ها روی هر چهار طرف سنگ دیده میشن، که این خودش نشون دهنده پیچیدگی و هنرمندی سازنده هاش هست.
ماجرای جابجایی سنگ کیله میش: از کوه تا موزه ارومیه
تصور کنید یه گنجینه باستانی ارزشمند، سالیان سال تو یه نقطه کوهستانی و مرزی قرار گرفته. درسته که این مکان خونه اصلی و طبیعی سنگ بوده، اما همیشه در معرض خطرات زیادی هم هست. سنگ کیله میش هم از این قاعده مستثنی نبوده و ماجرای انتقالش به موزه ارومیه، خودش یه داستان پر فراز و نشیبه که نشون می ده چقدر برای حفظش تلاش شده.
گردنه کله شین: خونه اصلی سنگ
سنگ کیله میش در اصل تو منطقه ای به همین نام، یعنی گردنه کله شین، قرار داشته. این گردنه، یه مسیر کوهستانی مهم بود که سیدکان عراق رو به اشنویه در ایران وصل می کرد. دقیقا حدود ۲۰۰ متری مرز ایران و عراق! می تونید تصور کنید؟ تو دل طبیعت و نزدیک مرز، یه ستون سنگی عظیم با کتیبه های باستانی ایستاده بوده. این سنگ، علاوه بر اهمیت تاریخی و مذهبی، مثل یه ستون مرزی هم عمل می کرده و از قدیم الایام، مرز بین دو منطقه رو مشخص می کرده. جایگاه اصلیش هم نزدیک روستای «درود» در غرب شهرستان اشنویه بوده. در واقع روستای درود بالاتر از روستای شیخان، تو دهستان هیق قرار گرفته و این سنگ سال ها تو ملک همین روستا جا خوش کرده بود. حتی بعضی ها میگن معبد و گذرگاه و حتی رشته کوه معروفی تو نوار مرزی ایران و عراق، اسم خودشون رو از این سنگ گرفتن.
نجات یه میراث ملی از دل جنگ
حالا فکر کنید همچین گنجینه ای درست تو منطقه جنگی قرار بگیره. تو دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق، سنگ کیله میش در معرض خطر جدی قرار گرفت. تیراندازی ها و عملیات نظامی می تونستن این میراث بی بدیل رو برای همیشه نابود کنن. اینجا بود که فرهنگ دوستان و مسئولین میراث فرهنگی دست به کار شدن. تو سال ۱۳۶۵، با پیشنهاد و پیگیری یه سری از اهالی باذوق منطقه و البته همکاری مرکز باستان شناسی ایران و سازمان میراث فرهنگی، تصمیم گرفته شد این سنگ رو نجات بدن. با یه عملیات پیچیده و با کلی زحمت، سنگ کیله میش رو از گردنه کله شین به موزه ارومیه منتقل کردن. این انتقال واقعا یه کار بزرگ و حیاتی بود که باعث شد این سنگ از خطر نابودی کامل نجات پیدا کنه. اگه این اتفاق نمی افتاد، شاید الان فقط یه خاطره از سنگ کیله میش باقی مونده بود.
آیا سنگ دوباره به خونه برمی گرده؟
از زمانی که سنگ کیله میش به موزه ارومیه منتقل شده، همیشه این سوال مطرح بوده که آیا ممکنه یه روزی دوباره به محل اصلی خودش، یعنی گردنه کله شین برگرده؟ خب، همون طور که می دونید، جابجایی همچین سنگ بزرگی کار آسونی نیست و نیاز به تجهیزات و برنامه ریزی خیلی دقیق داره. از طرفی، محل اصلی اون هم یه منطقه مرزی و حساسه که امنیتش باید کاملا تامین بشه. با اینکه الان تو موزه ارومیه در امنیت کامل قرار داره و در معرض دید عموم علاقه مندان هست، اما خب خیلی ها دوست دارن اون رو تو جایگاه اصلیش ببینن. امید هست که در آینده، با فراهم شدن شرایط مناسب و تمهیدات لازم، بشه این گنجینه رو به محل اصلی خودش برگردوند و تحت حفاظت قرار داد تا هم تو جایگاه تاریخیش باشه و هم بازدیدکنندگان بیشتری بتونن از اون دیدن کنن.
کشف و رازگشایی: چطور باستان شناسان با سنگ کیله میش آشنا شدن؟
کشف و رمزگشایی کتیبه های باستانی همیشه یه داستان پر از هیجان و چالش بوده. سنگ کیله میش هم از این قاعده مستثنی نیست. باستان شناسان و محققان زیادی جونشون رو برای مطالعه این سنگ به خطر انداختن و سال ها طول کشید تا رازهای نهفته در دلش فاش بشه. بیاید با هم ببینیم این دانشمندها چطور با سنگ کیله میش آشنا شدن و چه سختی هایی کشیدن تا ما امروز بتونیم این کتیبه رو بخونیم.
پیشگامان پرخطر
اولین کسی که سنگ کیله میش رو به دنیا معرفی کرد، یه باستان شناس آلمانی به اسم فریدریش ادوارد شولتز بود. اون تو سال ۱۸۲۷ این سنگ رو پیدا کرد و شروع به رونویسی از خطوطش کرد. اما متاسفانه سرنوشت تلخی در انتظارش بود. شولتز بعد از رونویسی، مورد حمله راهزنان قرار گرفت و کشته شد. غم انگیزتر اینکه بخش زیادی از یادداشت ها و رونوشت های اون هم از بین رفت. این اتفاق نشون میده که تو اون دوران، کار باستان شناسی تو مناطق دورافتاده و کوهستانی چقدر خطرناک بوده و جون خیلی ها رو به خطر می انداخته. شولتز واقعا یه پیشگام شجاع بود که برای کشف تاریخ، جونش رو فدا کرد.
تلاش های بی وقفه برای رمزگشایی
بعد از شولتز، باستان شناس های زیادی سعی کردن به گردنه کله شین برن و این سنگ رو مطالعه کنن، اما بیشترشون موفق نشدن. دلیلش هم چی بود؟ یا هوای بد و نامساعد، یا همون راهزنان! آخه کی جرئت می کرد تو اون شرایط بره سراغ یه سنگ تو دل کوه؟
اما خب، تلاش ها متوقف نشد. بالاخره تو سال ۱۹۵۱، جی. کمرون و بعدا تو سال ۱۹۷۶ یه گروه ایتالیایی، تونستن زیر حفاظت شدید نظامی، از سنگ نوشته کپی برداری کنن. قبل از اون هم، یه سری افراد دیگه مثل ژنرال راولینسن (همون کاشف معروف بیستون)، خانیکوف روسی و بلاو، تلاش های اولیه برای نسخه برداری و قالب گیری از این سنگ رو انجام داده بودن.
کم کم کارها جدی تر شد. تو سال ۱۸۸۲، یه دانشمند دیگه به اسم سایکه، تونست اولین ترجمه از متن اورارتویی کتیبه رو ارائه بده. اما شاید مهم ترین تلاش ها رو ژاک دمرگان، باستان شناس فرانسوی، تو سال ۱۸۹۰ انجام داد. دمرگان شخصا اومد آذربایجان و با کمک یکی از خوانین محلی، خودش رو به گردنه کله شین رسوند. اونجا تو مدت فقط دو ساعت، تونست با یه روش خاص (اشامپاژ)، یه نسخه کامل و دقیق از همه طرف های سنگ بگیره. این کارش واقعا شگفت انگیزه، چون تا اون موقع هیچکس نتونسته بود یه قالب گیری کامل از این سنگ داشته باشه. دمرگان بعدا بخش آشوری این لوح رو برای ترجمه به پرشیل، آشورشناس معروف، داد و پرشیل هم بعد از کلی زحمت، تونست اون رو ترجمه کنه و تو یکی از روزنامه های پاریس منتشرش کنه. این تلاش ها بود که بالاخره رازهای سنگ کیله میش رو برامون روشن کرد.
«ژاک دمرگان با تلاش بی وقفه و زیر شرایط سخت، در سال ۱۸۹۰ موفق شد اولین قالب کامل از سنگ نوشته کله شین را تهیه کند، که گامی حیاتی در ترجمه و درک این کتیبه بی نظیر بود.»
متن کتیبه: پیامی از پادشاهان باستانی اورارتو
حالا که فهمیدیم سنگ کیله میش چیه و از کجا اومده، بریم سراغ بخش اصلی و جذابش: متن کتیبه! فکرشو بکنید، روی این سنگ، کلمات و جملاتی حک شده که پادشاهان قدرتمند اورارتو، حدود ۲۸۰۰ سال پیش، اونا رو برای آیندگان به یادگار گذاشتن. خوندن این متن، مثل خوندن یه نامه از گذشته است که پر از اطلاعات مهم درباره جنگ ها، اعتقادات و زندگی اون دورانه.
یه متن ۴۲ سطری پر از حرف های ناگفته
کتیبه کله شین از ۴۲ سطر تشکیل شده که روی چهار طرف سنگ حکاکی شده. این متن داستان یه اتفاق بزرگ رو تعریف می کنه: فتح شهر مهم موصاصیر (که بهش آردینی هم می گفتن) توسط پادشاهان اورارتو. خب، این فتح فقط یه پیروزی نظامی ساده نبوده، بلکه یه اتفاق مذهبی و آیینی هم به حساب می اومده. پادشاهان اورارتویی بعد از این پیروزی، نذورات و هدایای خیلی زیادی رو به معبد خدای بزرگشون، خالدی، تقدیم کردن. همه این ها با جزئیات توی این متن توضیح داده شده.
قهرمانان اصلی کتیبه: ایشپوئینی و منوآ
تو این متن، اسم دو تا از قدرتمندترین پادشاهان اورارتو می درخشه: ایشپوئینی و پسرش، منوآ. این دو پادشاه، نقش های کلیدی تو تاریخ اورارتو داشتن و بخش زیادی از قدرت و قلمرو این تمدن رو مدیون این دو نفر هستن. متن نشون میده که ایشپوئینی، پسر ساردور، یه پادشاه خیلی قوی و بانفوذ بوده که شاه سرزمین نایری و سرور بزرگ شهر توشپا (پایتخت اورارتو) به حساب می اومده. منوآ هم که پسر ایشپوئینی بوده، بعدا خودش به یکی از بزرگترین پادشاهان اورارتو تبدیل میشه و فتوحات زیادی رو رقم می زنه. حضور اسم این دو نفر تو کتیبه، اهمیت اون رو دوچندان می کنه، چون اطلاعات دست اولی از کارها و فتوحاتشون بهمون میده.
داستان فتح موصاصیر و نذورات عظیم به ایزد خالدی
قلب کتیبه کله شین، داستان فتح شهر موصاصیر (آردینی) هست. این شهر برای اورارتوها خیلی مهم بود، چون مرکز پرستش خدای بزرگشون، ایزد خالدی، به حساب می اومد. متن اینجوری شروع می کنه که ایشپوئینی و منوآ به معبد خالدی در موصاصیر میان و بعد از فتح شهر، نذورات خیلی زیادی رو تقدیم می کنن. حالا این نذورات چی بودن؟ از هر چیزی که فکرشو بکنید: تعداد زیادی گاو نر (۱۱۱۲ تا!)، بز (۹۱۲۰ تا!) و گوسفند (۱۲۴۸۰ تا!). تازه اینا فقط حیوانات قربانی شده بودن! علاوه بر این ها، جنگ افزارهای نفیس، تندیس های زیبا از حیوانات، درفش های نقره ای، و الواح سیم و زر (نقره و طلا) رو هم به معبد تقدیم می کنن. باورکردنی نیست این حجم از ثروت و پیشکش! این کارشون نشون میده که هم چقدر ثروتمند بودن و هم چقدر به ایزد خالدی ارادت داشتن و ازش برای پیروزی هاشون تشکر می کردن.
لعنت بر هر که به سنگ دست بزند!
یه بخش خیلی جالب و البته کمی ترسناک تو متن کتیبه، پیام های نفرین هست! پادشاهان اورارتو برای اینکه مطمئن بشن هیچکس به این سنگ یا نذورات دست درازی نمی کنه، یه سری نفرین های حسابی رو روش حک کردن. اونا تهدید می کنن که هر کسی به کتیبه دست بزنه، اون رو بشکنه، جابجاش کنه، یا حتی کسی رو تشویق به این کارها کنه، خدایان نسلش رو از روی زمین برمی دارن! همینطور برای کسانی که به نذورات معبد دست بزنن یا حتی ببینن که دزدیده میشه و خبر ندن، نفرین های مشابهی در نظر گرفتن. این نشون میده که چقدر برای پادشاهان اورارتو مهم بوده که این سنگ و پیامش دست نخورده بمونه و نذورات هم حفظ بشه. این نفرین ها یه نوع ضمانت اجرایی برای حفظ این میراث بود.
شهرهای مهم و خدایان قدرتمند اورارتو
تو متن سنگ کیله میش، علاوه بر موصاصیر، به چند تا شهر و منطقه مهم دیگه هم اشاره شده که برای درک جغرافیای سیاسی اون دوران خیلی مهمن:
- توشپا: این شهر پایتخت دولت اورارتو بوده و امروز در نزدیکی شهر وان ترکیه قرار داره. توشپا مرکز اصلی قدرت و حکومت اورارتوها به حساب می اومده.
- بیاینا: این نام همون وان امروزی در ترکیه هست که در اون زمان اهمیت زیادی برای اورارتوها داشته.
- پارسوا: منطقه ای که در غرب دریاچه ارومیه (همون چیچست باستانی) قرار داشته.
همچنین، در کنار ایزد خالدی که خدای اصلی اورارتوها و خدای جنگ و پیروزی بوده، به ایزدان دیگه هم اشاره شده:
- ایزد ایشکور (ادد): خدای طوفان، باران و آب و هوا که در اسطوره های اورارتویی جایگاه مهمی داشته.
- شمش: خدای خورشید، عدالت و قانون که در تمدن های بین النهرین هم پرستش می شده و نشان دهنده تاثیرات فرهنگی بین این تمدن هاست.
این اشاره ها به ما کمک می کنه تا نقشه ذهنی بهتری از قلمرو اورارتوها و روابطشون با سایر مناطق و باورهای مذهبیشون داشته باشیم.
نگاهی عمیق تر به پیام کتیبه
با خوندن و تحلیل دقیق متن سنگ کیله میش، می تونیم به یه سری نتیجه گیری مهم درباره اورارتوها برسیم. اولا، این کتیبه نشون می ده که پادشاهان اورارتو، مثل ایشپوئینی و منوآ، چقدر قدرتمند و بانفوذ بودن. اونا نه تنها از نظر نظامی قوی بودن و شهرها رو فتح می کردن، بلکه از نظر مذهبی هم جایگاه ویژه ای داشتن و خودشون رو نماینده خدایان روی زمین می دونستن. دوما، این متن تاکید می کنه که ایزد خالدی، بزرگترین و مهم ترین خدای اورارتوها بوده و همه موفقیت هاشون رو مدیون اون می دونستن. این نشون می ده که دین و مذهب تو زندگی اونا چه نقش پررنگی داشته. سوما، حجم بالای نذورات نشون دهنده ثروت و منابعی هست که اورارتوها در اختیار داشتن و اینکه چقدر به تبرکات و حمایت خدایان اهمیت می دادن. در کل، سنگ کیله میش یه سند بی نظیر برای فهمیدن قدرت، اعتقادات و فرهنگ اورارتوها در دوران خودشون هست.
متن اورارتویی سنگ نوشته کله شین به طور خلاصه اینه:
آنگاه که ایشپوئینی، پسر ساردور، شاه بزرگ، شاه قدرتمند، شاه جهان، شاه سرزمین نایری، سرور بزرگ شهر توشپا، و منوآ، پسر او، نزد خدای خالدی به شهر موصاصیر، به معبد بلندی که برای خدای خالدی بنا کرده بودند، آمدند. ایشپوئینی برای معبد بزرگ، جنگ افزارهای نفیس، رمه های زیبا، اشیاء و ظروف مفرغی و رم های بسیار آورده است. تمام این هدایا را دوباره برای این معبد مقرر داشته است. ایشپوئینی تمامی این هدایا را در برابر دوازده خالدی به خدای خالدی به خاطر دوام زندگی خود، ارزانی می دارد. ایشپوئینی به عنوان کفاره، ۱۱۱۲ گاو، ۹۱۲۰ بز فربه و قوچ، و ۱۲۴۸۰ بز فربه برای وقف آورده است. هنگامی که ایشپوئینی، پسر ساردور، شاه بزرگ، شاه قدرتمند، شاه جهان، شاه سرزمین نایری، سرور بزرگ شهر توشپا در برابر خالدی به نیاز، آمد برای جلب مرحمت خدای خالدی. و سپس، او ایشپوئینی، این حیوانات و اشیا را در مسیر دروازه های معبد خدای خالدی گذارد. در موصاصیر رمه های اهدایی را، نگهبانان رها کرده، یا در نگهداری آنها کوتاهی کرده بودند. از برابر دروازه های معبد خدای خالدی دزدیدند و فروختند. اینکه در این هنگام که آنها ایشپوئینی، پسر ساردور و منوآ، پسر ایشپوئینی به شهر موساسیر برای تقدس آمدند رمه ای به خدای خالدی تقدیم داشته و چنین گفتند: «آن کس که این رمه های رها شده را از جلوی دروازه خالدی بدزدد، آن کس که ببیند آنها را می دزدند، و خود را در تاریکی و خفا پنهان سازد، آن کس که در مرکز شهر موصاصیر زندگی می کند و می شنود شخصی این رمه ها را از برابر دروازه های خالدی دزدیده و به همراه خود برده است، و از نابودی آنها، ناراحت (افسرده) نمی شود، به چنین آدمی، خدای خالدی مرحمت ندارد، و نسل او را از روی زمین برخواهد داشت. هر کس این کتیبه را از این جا بردارد، هر کس این کتیبه را بشکند، هر کس که به کس دیگر بگوید «برو… این کتیبه را بشکن، تمامی خدایان شهر موصاصیر، خدای خالدی، خدای هوا و خدای خورشید نسلش را از روی زمین، برخواهند داشت.»
سنگ کیله میش: نماد اشنویه، شهر گیلاس
بعضی وقت ها، یه اثر باستانی اونقدر با یه منطقه عجین میشه که تبدیل به نماد اون شهر میشه. سنگ کیله میش هم دقیقا همین نقشو برای شهر اشنویه، که به شهر گیلاس هم معروفه، بازی می کنه. مردم این شهر به داشتن همچین گنجینه باستانی ارزشمندی در نزدیکی خودشون، حسابی افتخار می کنن و این افتخار رو میشه تو جای جای شهر دید.
گنجینه ای که مردم بهش افتخار می کنن
تصور کنید که شهر شما یه اثر تاریخی داشته باشه که مربوط به هزاران سال پیشه و نقش مهمی تو تاریخ منطقه ایفا کرده. خب طبیعیه که مردم اون شهر بهش افتخار کنن. مردم اشنویه هم به سنگ کیله میش همین حس رو دارن. اونا این سنگ رو نه فقط یه شیء باستانی، بلکه بخشی از هویت و تاریخ خودشون می دونن. این حس غرور و افتخار، باعث شده که اونا تو نگهداری و معرفی این میراث بی بدیل، حسابی دلسوز و پیگیر باشن و همیشه ازش با علاقه حرف بزنن.
حضور سنگ در دل شهر
این افتخار به سنگ کیله میش اونقدر زیاده که حتی تو فضاهای شهری اشنویه هم خودشو نشون داده. اگه یه روزی به اشنویه سفر کنید، می بینید که مجسمه های کوچیک و بزرگی از سنگ کیله میش رو تو ورودی شهر و حتی تو پارک ساحلی زیبای اشنویه نصب کردن. این کار باعث میشه که هم مردم شهر همیشه این گنجینه رو جلوی چشمشون داشته باشن و هم گردشگرانی که به اشنویه میان، با این اثر مهم آشنا بشن و از وجودش باخبر بشن. این مجسمه ها یه جورایی نشون دهنده علاقه ی قلبی مردم اشنویه به تاریخ و فرهنگ غنی منطقه شون هست.
به امید روزی که شرایطی فراهم بشه تا این گنجینه دوباره به خانه ی اصلی خودش برگرده و همگان بتوانند از آن دیدن کنند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "سنگ کیله میش | خواص درمانی، کاربردها و نکات مهم" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "سنگ کیله میش | خواص درمانی، کاربردها و نکات مهم"، کلیک کنید.