شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت 

سیپکس/آذربایجان شرقی صحبت از شاعری است که با اشعار بدون تاریخ و بدون انقضا حداقل برای یک بار هم که شده روح شنونده و خواننده را نوازش داده و با گذشت بیش از سه دهه از وداعش با زندگی، هنوز هم روح غزل و شعر در آثارش، زنده بوده و روز شعر و ادب فارسی به نام او ثبت شده است.

شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت 

شهریار، شاعری که عشاق با شعر «حالا چرای او» عشق را زندگی کرده و با منظومه‌ی «حیدربابایه سلامش»، جریان زندگی روستایی را حس کرده و با تک به تک شخصیت‌های شعر او زیسته‌اند، شاعری فرا مرزی که بدون سفر به نقطه‌ای، مرزها را درنوردیده و جهانی شد.

هر چند نام استاد شهریار برای تمامی ایرانیان و کشورهای دوست و همسایه و اهالی فرهنگ و هنر، نامی آشنا است؛ اما پس از چندین دهه، هنوز جای کار بسیاری برای معرفی ابعاد شخصیتی و آثار او وجود دارد.

به خانه استاد شهریار رفته و پای صحبت هادی بهجت تبریزی، فرزند استاد شهریار نشسته‌ایم و او چنان از پدر، می‌گوید که گویی هنوز غم از دست دادن شهریار برایش تازه است، شاعری که خود معتقد بود با شمشیر قلمش، ملک دلی نمانده تا آباد نکند.

هادی در این مدت از علاقه پدرش به اهل بیت (ع) و ملموس بودن آن در آثارش  به سیپکس می‌گوید، از علاقه شهریار به انزوا، تنهایی و محبتی که به فرزندان و دوستانش داشته است و قدرت شعر شهریار را جداگانه قابل بحث دانسته و با اشاره به دلایل محبوبیت و وجه تمایز شهریار نسبت به شاعران هم عصر با او می‌گوید: هر شاعری سیپکس خودش را دارد و شاعر مقلد و با تکرار در گفتار به درد نمی‌خورد. 

فرزند استاد شهریار، معتقد است که نوآوری در اشعار شهریار و به ویژه در غزل‌هایش، مشهود بوده و او خطاب به سایه گفته بود: «غزل برهاندم ز ابتذال دنبال کن تو کار من و ابتکار من …». او با بیان این مطلب می‌گوید: استاد مرتضوی معتقد بود، شهریار در استقبال از حافظ فقط ردیف و قافیه را برداشته بود و حرف، حرف خودش بود و حرفش را با این روش زده بود. 

او، شهریار را شاعر عاشقانه‌ها معرفی کرده و با گریزی به نظر شفیعی کدکنی، بزرگ شاعر فرهیخته در مورد شهریار، اظهار می‌کند: کدکنی، شهریار را بزرگترین نماینده مکتب رمانتیسم در ایران می‌دانست.

هادی بهجت تبریزی، شهریار را آینه تمام قدر عصر و دوران خودش می‌داند و می گوید: تمامی حوادث معاصر متاثر از هنر اجتماع و فرهنگ آن دوره در اشعار شهریار به چشم می‌خورد. زندگی روستایی به طور کامل در منظومه حیدر بابای او ترسیم گردیده و شهریار شعر نمی‌گوید، بلکه زندگی در اشعار او جریان دارد.

شاعر انزواها و محبوب بی‌ادعا به گفته فرزندش، خلوت‌نشین بوده و در شعر «خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن. گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن…» هم این علاقه به تنهایی را بیان کرده است. او بی‌توجه به دنیای مادی، همواره غمخوار و دلسوز دوستان و اطرافیانش بوده و همواره هر کسی، جز خودش را در اولویت قرار می‌داد که هادی از این ویژگی پدر به نام استغنای روحی، یاد می‌کند و می‌گوید: تحمل دوری از دوستانش را نداشت، از دست دادن تعدادی از دوستانش، داغ بزرگی به دل او گذاشته بودند و حتی اسم بچه‌ها را هم نزدیک به نام دوستانش، انتخاب کرده بود. قبل از ما، بردارش را هم بزرگ کرده بود و توجه زیادی به اطرافیانش داشت.

شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت 

او می‌افزاید: تکامل و رسیدن به خدا تمامی هم و غم او بود و در دنیای ماورایی سیر می‌کرد. دغدغه‌ای نداشت و شاید بتوان از دو چیز به عنوان چیزهایی که شهریار به آن‌ها نرسید نام برد، نرسیدن به عشقش و حسرت سفرهای خارجی. از قید و بند عشق ناکام رها بود، دیگر در حال و هوای آن زندگی نمی‌کرد و گفته بود «نه منی دگر، نه اویی».

شهریار مجازا در شعرهایش سفر به باکو و دیوار چین را به تصویر کشیده بود؛ هر چند در اواخر عمرش صحبت از سفر به ترکیه شد؛ اما محقق نگردید و شاید بتوان از این مورد به عنوان حسرتی برای او یاد کرد.

فرزند استاد شهریار، اشعار پدر را مانند فرزندان خود می‌داند که نمی‌توان تفاوت خاصی بین آن‌ها قائل شد و از علاقه‌ اخوان ثالث از شعر «هذیان دل او» می‌گوید.

شهرت شهریار و صحبت از قدرت آثار او زحمت زیادی نمی‌خواهد و تازگی و بدائت آثارش سبب شده تا بسیاری از آثار او ورد زبان هر نسلی از گذشته تا امروز باشد. شاعری مردمی که هنوز برای مردم، زنده است و خانه او در پیاده راه مقصودیه تبریز، مقصد خیل عظیمی از گردشگران ایرانی و خارجی به ویژه گردشگران ترکیه و باکو است که شهریار در سفرهای خیالی‌اش به این دو مقصد، آثار قابل توجه و زیبایی را خلق کرده است.

محمود روفه‌گر حقی، کارشناس گردشگری که در خانه استاد شهریار مستقر است در گفت‌وگو با سیپکس از علاقه گردشگران به بعد معنوی و سیر و سلوک عاشقانه و عارفانه شهریار می‌گوید و می‌افزاید: حضور گردشگران همواره در خانه استاد شهریار چشمگیر بوده و این نشان دهنده تعصب مردم ایران به فرهنگشان است. اشعار و آثار شهریار، شاعر دو زبانه با دیوان‌های زیاد در رابطه با شعر فارسی، مورد اقبال فارسی زبانان قرار گرفته و همه اشعار شهریار را دوست دارند.

او شهریار را مهمان‌نواز و دارای شخصیتی فراگیر، معرفی کرده و به یکی از اشعار او گریز می‌زند: 

«شهر تبریز است و جان قربان جانان می‌کند
سرمه چشم از غبار کفش میهمان می‌کند
شهرتبریز است کوی دلبران
ساربانا بار بگشا زاشتران
شهر تبریز است و مشکین مرز و بوم
مهد شمس و کعبه ملای روم…»

سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار، اهل تبریز و به زبان‌ ترکی آذربایجانی، فارسی و عربی شعر سروده‌ است.

شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت 

شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت 

شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت 

پایان خبر سیپکس

شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت 

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت " هستید؟ با کلیک بر روی استان ها، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شاعر بی‌تکرار عاشقانه‌ها با دو حسرت "، کلیک کنید.

نوشته های مشابه